مجله مارسین, مجله هنر

همه چیز درباره بافندگی

همه چیز درباره بافندگی

بافندگی چیست؟

بافندگی یا بافتنی گونه‌ای از صنایع دستی است که با بافتن نخ و تبدیل آن به پارچه انجام می‌شود. در این گونه نخ‌ها به صورت حلقه‌هایی در هم تنیده می‌شوند. بافتندگی هم از طریق دست و هم ماشینی انجام می‌شود و سبک‌ها و مدل‌های گوناگونی دارد. این تفاوت در گونه نخ‌ها و همچنین ضخامت میل بافندگی است.

نحوه پیدایش بافندگی

انسان برای پوشاندن خود از شاخهٔ درختان، برگ‌ها و علوفه استفاده می‌کرد و با درگیر کردن آن‌ها با یکدیگر موفق به ساخت اولیهٔ ساختمان اصلی منسوجات گردید. تحول فوق ادامه یافت تا اینکه الیاف حیوانی، مانند پشم، مو، ابریشم و الیاف گیاهی مثل کنف و پنبه به‌طور وسیع مورد استفاده قرار گرفت. با پیدایش الیاف مصنوعی، پارچه‌هایی با ظرافت و ضخامت‌های متفاوت و با انعطاف‌پذیری بسیار بالا تهیه گردیده است.

اولین کتاب راهنمای بافتنی در قرن هفدهم نوشته شد

این کتاب راهنما که در سال ۱۶۱۱ منتشر شد، شامل ۱۲۶ صفحه طرح و الگو برای بافتنی بود که از طرحهای ساده تکراری تا صحنه های زیبا و پیچیده شبیه نقاشی در آن دیده می‌شد. جالب است بدانید که بسیاری از طرحهای پیچیده و دشوار این کتاب، بصورت دستی کشیده و رنگ آمیزی شده بود.

نخستین ماشین بافندگی در سال ۱۵۸۹ اختراع شد

ماشین بافندگی که در دوران سلطنت ملکه الیزابت اول توسط یک کشیش به نام «ویلیام لی» اختراع شد، مسیر صنعت پوشاک و نساجی را تغییر داد. این اختراع، بافتنی با دست را تبدیل به یک کار غیر حرفه ای و فعالیتی تفریحی بدل کرد.

در ابتدا، بافتن هنری کاملا مردانه بود

این همه تغییر در جامعه جذاب نیست؟ اینکه بدانیم هنری کاملا زنانه، روزی حرفه ای مختص به مردان بوده بسیار جالب توجه است. نخستین انجمن بافندگان در سال ۱۵۲۷ تاسیس شد و شاید نتوانید حدس بزنید که ورود بانوان به آن ممنوع بود.

 

بافندگی چیست؟

 

طی 400 سال اول رواج این هنر، نخ پشمی محبوبترین نخ برای بافتن نبود

در سالهای اولیه رواج هنر بافتنی، نخ پشمی محبوبترین نوع نخ برای بافتن بافتنی نبود. شاید به این دلیل که در خارج از مناطقی که کشاروزی رواج داشت، دسترسی به پشم و نخ پشمی دشوار بود. به همین دلیل تا ۴۰۰ سال، نخ پنبه ای و ابریشم محبوبترین نوع نخ برای بافتنی بود. پس از آن به تدریج پشم تبدیل به سلطان بلامنازع دنیای بافتنی شد و مزرعه داران، شروع به پرورش دامهایی کردند که بطور خاص، قادر به تولید پشم نرم، محکم و پایدار باشند، مثل گوسفند نژاد «مرینو». قرن ۲۱ اما با ظهور الیاف گیاهی نظیر بامبو، لینن و کتان، انقلابی در صنعت بافتنی پدید آورد.

تاریخچه بافندگی در ایران

کاوش‌ها و پژوهش‌های دانشمندان و پژوهشگران در صد سالهٔ اخیر نشان داده است که ایرانیان از پیشتازانی بوده‌اند که به کار بافندگی پارچه پرداخته‌اند. حتی ساکنین ایران باستان در دورهٔ دوم سنگ با فن پارچه‌بافی آشنا بوده‌اند. پروفسور کارلتون کن که برای ادارهٔ کل باستان‌شناسی کار می‌کرد، ضمن کاوش‌هایی در سال‌های ۱۳۲۸ تا ۱۳۲۹ در غاری در نزدیکی دریای کاسپین، پارچه‌هایی به دست آورد که ثابت می‌کند اقوام ایرانی از همان آغاز غارنشینی، پشم گوسفند و بز را به‌صورت پارچه می‌بافتند. آزمایش‌هایی که با کربن ۱۴ بر روی پارچه‌ها انجام گرفت، نشان داد که قدمتشان به ۶۵۰۰ سال قبل از میلاد می‌رسد.

لنگرها و دوک‌هایی که طی سی سال اخیر در حفاری‌های مختلف به‌دست آمده نشان دهنده وجود کارگاه‌های بافندگی در ایران کهن است.

 

بافندگی در دوره مادها

طبق نوشته‌های گزنفون، در دورهٔ مادها پارچه‌هایی زیباتر و بهتر از گذشته بافته می‌شده است. چنان‌که کورش هخامنشی تحت‌تاثیر زیبایی و کمال لباس مادها قرار گرفت و نزدیکان خود را نیز برآن داشت تا مانند مادها لباس بپوشند.

بافندگی در دوره هخامنشیان

نساجی ایران در این دوره به‌ویژه در زمینهٔ بافت پارچه‌های ابریشمی، پشمی نرم و لطیف، مشهور بود و شاهان این دوره به داشتن لباس‌های زیبا و فاخر شهرت داشتند. یکی از دلایلی که برای نشان دادن پیشرفت صنعت پارچه‌بافی در زمان هخامنشیان ارائه می‌شود این است که اسکندر با آن همه تعصب یونانی‌گری، برحسب نوشته‌های هرودوت و پلوتارک از زمان ورود به ایران تا هنگام مرگش لباس‌های زربفت ایرانی بر تن می‌کرد. پلوتارک و دبودور همچنین نوشته‌اند که پارچه‌های زری که تار آن را از طلا و نقره می‌کشیدند و همچنین مخمل، پارچه‌های پشمی و پارچه‌های کتانی ایران در دورهٔ هخامنشیان بی اندازه مطلوب بود.

پس از انقراض دولت هخامنشی، مدت ۵ قرن از نظر بسیاری از صنایع و هنرها از جمله صنعت بافندگی پیشرفت چشمگیری پدید نیامد. این توقف صنعتی و هنری مولود دو عامل است. یکی نفوذ تمدن و سلیقه یونانی‌ها در دوره سلوکی‌ها که موجب امحای فرهنگ و تمدن ایران و توقف هرگونه پیشرفتی در فنون و صنایع خاص ایرانی شد. دوم روحیهٔ جنگجویی و جهانگیری پادشاهان اشکانی که هرچند افتخارات تاریخی بسیاری را سبب شد و در بعضی مواقع ناگزیر به جنگ بودند، با این همه پادشاهان این دوره را از پرداختن به این هنر، تشویق و تربیت صنعتگران و هنرمندان فارغ می‌کرد. از زمان اشکانیان یافته‌های فراوانی در دست نیست تنها اثری که از نساجی این دوره به‌دست آمده چند تکه پارچهٔ ابریشمی است که به‌همراه قطعه پارچه‌های بافته شده در چین، ضمن کشفیات ناحیهٔ لولان در منتهی‌الیه ایران خاوری امروز به دست آمده‌است.

بافندگی در دوره ساسانی

به گفتهٔ اکثریت پژوهشگران و مورخان، دورهٔ ساسانی یکی از درخشان‌ترین و گویاترین دوره‌ها از نظر بافندگی بوده‌است. مسعودی در کتاب مروج‌الذهب می‌نویسد: «نیمی از شوکت و عظمت این دوره را باید در توسعهٔ صنایع از جمله صنعت بافندگی جستجو کرد.» خوشبختانه بافته‌های این دوره به‌وفور در موزه‌ها و کلیساهای غربیان حفظ شده‌است. دکتر محمد حسن زکی در کتاب صنایع ایران بعد از اسلام دربارهٔ بافته‌های این دوره می‌گوید: «در این دوره، بافندگی ایران به اوج عظمت، ترقی و رونق خود رسید.»

بافندگی در دوره اسلامی

در دورهٔ اسلامی به سبب درگیری عمومی ایرانیان با اعراب و چند پارگی حکومت‌ها در دوره‌های مختلف، صنعت بافندگی از درخشندگی و پیشرفت افتاده بود و در بسیاری از دوره‌ها صنعت پارچه‌بافی چنان سیر نزولی می‌پیمود که گمان نمی‌رفت دیگر هرگز شکوفا شود. مهاجمان هم دلِ خوشی از تمدن و فرهنگ ایرانی نداشتند، با این همه صنعت پارچه‌بافی با ایستادگی هرچه تمام‌تر، بار دیگر خود را نمایان ساخت. هنرمندان این پیشهٔ ظریف با وجود آنکه بسیاری از خلفا، با خوار شمردن آن و این‌که جولاهگی شغل پستی است درصدد نابودی آن برآمدند، چنان کردند که پارچه‌بافان در زمرهٔ نجیب‌ترین، با اعتبارترین و اصلی‌ترین شاغلان به‌حساب آمدند.

 

تاریخچه بافندگی

اصول بافندگی

تمام دستگاه‌های بافندگی دارای قسمت‌های مختلف هستند که کار آنها باید با یکدیگر هماهنگ باشد ولی سه عامل اصلی و اولیه‌ای که وجود آنها برای عمل بافندگی و تهیه‌‌‌ی پارچه ضروری است، عبارتند از:

الف) تشکیل دهنه‌‌‌ی کار

پارچه حاصل درگیری نخ‌های تار و پود است و برای انجام این عمل، مکانیزمی مورد احتیاح است تا نخ‌ها را به دو سطحی که با یکدیگر زاویه می‌سازند، تقسیم کند تا ماکو قادر به عبور از داخل آنها باشد. دهنه‌‌‌ی کار زاویه‌‌‌ی حاصل از تقسیم نخ‌هاست و معمولاً به سه طریقه تشکیل می‌شود:

۱. دهنه‌‌‌ی رو

در این نوع تشکیل دهنه، فقط قسمتی از نخ‌های تار بالا رفته و بقیه در سطح دستگاه باقی می‌ماند و نخ‌هایی که به بالا برده شده تحت تاثیر کشش زیادتری از نخ‌های زیر قرار می‌گیرد. این امر باعث کاهش کیفیت پارچه شده و احتمالاً رگه‌‌‌‌‌‌هایی در پارچه ایجاد می‌کند که برای رفع این اشکال می‌توان نخ‌‌‌‌‌‌هایی را که باید در سطح دستگاه قرار گیرند به طریقی قرار داد که با افق زاویه بسازند.

۲. دهنه‌‌‌ی زیر

اگر برای ایجاد دهنه فقط بخشی از نخ‌های تار به زیر کشیده شود و بقیه در سطح دستگاه باقی بماند، دهنه زیر تشکیل می‌شود، که امروزه به هیچ وجه مرسوم نیست زیرا گذشته از مشکلاتی که از نظر مکانیکی برای تشکیل دهنه‌‌‌ی زیر موجود است، برای بافنده نیز هنگام کار بر روی دستگاه اشکالات عمده‌ای به وجود می‌آید.

۳. دهنه‌‌‌ی زیر و رو

در این نوع دهنه نخ‌ها همزمان به بالا و پایین برده می‌شود و در نتیجه ارتفاع دهنه توسط دو گروه نخ ایجاد شده و زمان تشکیل دهنه به مراتب کمتر می‌شود، به همین دلیل در حال حاضر این نوع دهنه کاملاً مطلوب است و بیشتر در ماشین‌هایی که با دور زیاد کار می‌کند، از آن استفاده می‌شود.

ب) پودگذاری

پس از تشکیل دهنه، عمل پودگذاری انجام می‌شود و طی آن ماکو که حامل ماسوره‌ی نخ پود است، از داخل دهنه عبور نموده و نخ پود را طبق طرح بافت در لابه‌لای نخ‌های تار قرار می‌دهد.

ج) دفتین زدن

آخرین عمل اصلی دستگاه بافندگی که بلافاصله پس از پودگذاری انجام می‌شود، عمل دفتین زدن است که طی آن دفتینی که شانه‌ای بر روی آن سوار شده و دارای حرکت نوسانی است، نخ پود را به لبه‌‌‌ی پارچه زده و نخ‌های تار را از یکدیگر جدا می‌سازد.

همه چیز درباره بافندگی

مارسین – سازه هایی از جنس هنر و تجربه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *