تاریخچه ی تابلوی شام آخر داوینچی
نقاشی تابلوی شام آخر داوینچی بخشی از طرح بازسازی کلیسا سانتا ماریا دله گرتزیه در شهر میلان بودهاست و به حمایت و درخواست لودوویکو اسفورزا دوک میلان در سال های 1494 تا 1498 انجام گرفته است. این نقاشی نمادی از آخرین شام حضرت عیسی با حواریون و یارانش بود که یهودا به ایشان خیانت کرده و حضرت عیسی در همین شب دستگیر می شوند.
در ادامه با این مجله مارسین همراه باشید تا جنبه های مختلف اثر مشهور داوینچی را با هم بررسی کنیم.
مقایسه ی نقاشی میهمانی شام جودی شیکاگو و تابلوی شام آخر داوینچی
اگر بخواهیم هنر معاصر را با ذکر مثال شرح دهیم، بیتردید ” تابلوی میهمانی شام جودی شیکاگو ” در زمره مشهور ترین مثال ها قرار می گیرد. تمثالی که در ۱۹۷۹ یعنی در موج اول فمینیسم امریکا با هویتی تازه، متولد شد.
هویتی برگرفته از یک سیستم تصویری کاملا زنانه و با تلفیق تکنیکهای کار خانگی و محصولات فرهنگی زنان که تاکنون بیش از یک میلیون بازدید کننده در پانزده نمایشگاه را در شش کشور مختلف به خود جلب کرده است.
نتیجه ۵ سال تلاش بیوقفه هنرمند با همکاری ۴۰۰ زن دیگر است. ضیافت شام جودی شیکاگو یادمان مقدسی برای زنان اسطورهای، تاریخی و فرهنگی محسوب میشود که با مجسمهسازی، سرامیک، نقاشی چینی و سوزن دوزی تلفیق شده است. اثر یک میز مثلث متساویالاضلاع با یالهای ۴۰،۱۴ سانتیمتری است که ۳۹ جایگاه برای نشستن دارد،به اضافه ۹۹۹ نام زنان فراموش شده تاریخ که بر سطح مرمرین کف حک شده است.
هر جایگاه عبارت است از یک بشقاب سرامیکی، با یک موتیف برجسته مرکزی ملهم از اندام زنانه یک رومیزی با رنگهایی درخشنده همراه سوزندوزی مختص دوره زمانی هر فرد، کارد، قاشق، چنگال و یک جام شراب.
اثر هنری چنانچه نمادپردازانه باشد، مخاطب را وا میدارد تا در ذهن خود بهدنبال ارجاعات نشانهها بگردد.
اکثر هنرمندان فمینیست نمادها را تا بدانجا بکار میبرند که خاطرهای دردناک را بازگو کنند و همه چیز درباره تابلوی شام آخر بهدلیل چند وجهی بودن نشانهها اثر را به کل تاریخ درد انسانی گسترش میدهند. از آنجاییکه ضیافت شام در برگیرنده عناصر اسطورهای، تاریخی و اجتماعی است، این تحلیل جستاریست در راستای کشف روابط درون ساختاری هر عنصر.
هر کدام از نمادها، از فرم کلی میز و غذای چیده شده بر روی آن گرفته تا مدعوین اعم از الهگان یا زنان تاریخی، نشانه ایاست صوری برای ارجاع به جهان معنای دیگری که پشت اثر پنهان است.
در این میان شیکاگو برای تسری دادن اثرش به موقعیت زن در جامعه بشری، تقابل ضیافت شام با شام آخر داوینچی را طرح کرده است؛ چرا که هنر، صادقانهترین شکل بیان تاریخ است. شیکاگو در این اثر با انتخاب فرم متفاوتی برای میز و استفاده از تکنیکهای منسوخ شده .
هنر زنانه در قالب خیاطی و سوزندوزی و نیز با ارائه شکل جدیدی از اندام زن به مثابه موجودی تازه شناخته شده، تصویر کردن زن بهعنوان شی و منظره را بهصورت فاحش و گزندهای به سخره گرفته است.
منظرهای که تا به امروز بر اساس رویاهای مردانه به ارزش انسانیاش دست یافته و جمال مطالعه شدهای که «دیگران» مطالبهاش کردهاند. شیکاگو زن را نه بر اساس خواستههای زیبایی شناسانه «دیگران» بلکه بر اساس طبیعت پیکرهاش در حالیکه هالهای از نمادهای راز آمیز احاطهاش کرده،تصویر کرده است.
رازهایی که تنها میتواند در وجود یک زن رخنه کند، اسراری دربارهی بردگیها، تحقیرها و سو استفادهها که در قالب قصهی مادربزرگها تجسد مییابد و شیکاگو آن داستان را درون بشقاب نهاده است.
بنابراین در حرکت به دور «میز/ زاهدان»، ۳۹ داستان تصویری که اسم شخصیت اصلی بر آن حک شده است از نظرمان خواهد گذشت.
فرم سه گوش میز اقتباسی از تصویر «یونی» مادر- الههای هندی و نماد زاهدان این الهه و منبع نهایی همه آفرینش است؛ در حالیکه حوضچه کم عمقی را شامل میشود.
این فرم بر خلاف نظریه فروید بیشتر از اینکه حالتی پذیرنده داشته باشد، هجومی است به تاریخ هنر.بالاخص- همانگونه که از اسم اثر بر میآید- تابلو شام آخر لبه تیز ملامت بارش را به سمت جامعه پدر سالاری نشانه رفته که در آن همه افراد سیاسی، مذهبی، تاریخی و در کل، قشر رویین جامعه را مردانی تشکیل میدهند که به دور میزی که در راس آن قدرت مطلقی بر مسند نشسته، جمع شدهاند و بر اساس دوری و نزدیکیشان به آن مرکز قدرت، ارزش مییابند.
در این اثر، شیکاگو اضلاع مثلث را به تساوی تقسیم کرده به گونهای که همه افراد در آن برابر و هم سودند. همچنین بر خلاف شام آخر داوینچی، همه سیو نه نفر به صورت ۱۳ نفر در هر یال مثلث بدون تمرکز بر یک محور قیم- مآب چیده شدهاند در «میز/ زاهدان» همه چیز بر مدار یک ساختار وحدت بخش میگردد، تمایزات برچیده میشود، سازگاری محض رخ مینمایاند تا کودک به زاهدان باز گردد.
میتوان اندیشید که حتی اگر شکل میز، دایره انتخاب میشد- یعنی همان فرمی که تا امروز نماد زن بوده- با قرار دادن یک جایگاه خاص، میشد نقطه عطفی برجستهتر از دیگر افراد پدید آورد؛ در حالیکه قدرت مطلق در زاویه ۶۰ درجهای مثلث متساویالاضلاع با شکست مواجه میشود.
آن تهدید تهاجمی ساختار بیرونی، در درون مثلث به شکل مبارزهای پویا برای از بین بردن تمایزات ادامه مییابد تا در این وحدت، اتفاق و همزیستی، فارغ از جنگ و آشوب به آرامش خط مستقیم (۱۸۰ درجه) دست یابد.
بنابراین در اثر شیکاگو دیگر نشانهای از ترس تسلیم شدن وجود ندارد؛ چرا که همه چیز در صلح و سلامت بسر میبرد، موقعیت خاصی دست نیامده تا بخواهد آنرا تسلیم کند و در واقع زن پیش از آنکه قدرت و جایگاهی خاص داشته باشد همانند خدایانی که خود فرزندان خود را میبلعند، قربانی زن بودن خود شده است.
بر روی «میز/ زاهدان» خوراکها چیده شدهاند. بشقابی با قدحی شراب. در بشقاب غذایی نهاده شده: جسم جنسی زن. تصویر نان و شراب بیدرنگ به ذهن متبادر میشود؛شراب هست اما نان کجاست؟ از این نان بخورید که گوشت من است؛ مسیح در شام آخر چنین میگوید کودک در زاهدان مادر است و از جسم مادر تغذیه میکند تا رشد کند و مادر در کودک جریان مییابد. زن در کودک جریان دارد و به وقت زایمان گویی دو پاره میشود، دو انسان، مثل نانی که تقسیم میشود.
زاهدان منبع زایش است و برای بار آوری نیاز به درگاه دارد: محلی برای وارد شدن به محیط زاهدان. یونی، میزبان زنانگی است و زنها اندامهایشان را به الهه تقدیم کردهاند.
آنها به دروازههای الهه تبدیل شدهاند. غذا نهاده شده تا تناول شود و پس از بلعیده شدن، زنانگی درونی میشود: قربانی مقدس. همانگونه که در قربانی عشا ربانی، با خوردن جسم و خون نجات دهنده فرد آنرا به درون بدن خود میبرد و هنگامی که به درون خود باز میگردد او در آنجا حضور دارد.
سرسپرده دیونوسوس، دیوانهوار حیوان (گاو نر) را از هم میدریدند و گوشت آن را خامخام میخوردند. این امر نمادی رازگونه داشت: آنان خود خدا را به مصرف میرساندند .
همانگونه که خونش را به شکل شراب مینوشیدند. کشته شدن قربانی، آن نیروی خدا را رها میساخت که به پرستندگان منتقل میشود. «با این حال در ضیافت شام یک جسم منفرد بهعنوان نجات دهنده وجود ندارد بلکه هر فرد در مقام منجی خود، زنانگی را به درون خود باز میگرداند.
در اینجاموقعیتش حالتی دو پهلو مییابد یعنی هم قربانی و هم منجی است و او از خودش تغذیه میکند، شخصیتی خدایگونه مییابد و با لبریز شدن از زنانگیاش به ازل باز میگردد. در حالیکه اثر داوینچی، پایان را به تصویر میکشد و تابلو لحظهی دردناک قبل از فاجعه را نشان میدهد: قربانی برگزیده شده و مسیح مصلوب میشود.
مسیح روبهرویمان نشسته و ما تمام داستان پس از شام را میدانیم. اما اثر شیکاگو روایتی بدون گذشته و آینده است؛ آغاز و پایان ماجرا در اسارت ذهن در نمیآید.
مهمانان هیچگاه نیامدهاند یا آمدگانی هستند که هیچگاه نرفتهاند.
شیکاگو در ضیافت شام با گرامیداشت ویژگیهای به ظاهر پست سرشت زن که تاکنون شرمی عظیم بر پیکرش نهاده بود چرا که او انسانی ناقص مینمود و نیز با ارج نهادن بر هنرش، هنری که مایهی مباهاتش نبود همه چیز درباره تابلوی شام آخر بلکه در قالب وظیفهای پیش پا افتاده برای کسب معیارهای انسانی به آن میپرداخت، هویتی نوظهور به او میبخشد و به شکرانه آن، جشنی مرثیهوار برای شب عمیق زندگی زن برپا میکند؛ جشنی که قربانیان مقدس در آن فدیه میشوند تا زندگی دوباره بیابند؛ همچنانکه مسیح نیز پس از صحنه شام آخر با حواریون به پایکوبی میپردازد.
ماجرای تابلوی شام آخر داوینچی
نقاشی شام آخر تفسیر عینی لئوناردو داوینچی از رویدادی است که در هر چهار انجیل (کُتُب عهد جدید مسیحیت) شرح داده شده است. شب قبل از خیانت به مسیح توسط یکی از حواریون وی، عیسی ناصری آنها را برای صرف شام گرد هم جمع میکند.
او به آنها میگوید که میداند چه سرنوشتی در انتظار وی است و پاهای آنها را میشوید (این عمل نمادی از برابری و یکسان بودن همهی آنها در نظر مرادشان است).
وقتیکه آنها در کنار هم شام میخورند، مسیح توصیههایی دقیق در مورد نحوهی خوردن و نوشیدن در آینده، به یاد وی، به حواریون خود میکند. این اولین مراسم شکرگزاری یا عشای ربانی است که همچنان نیز برگزار میشود.
تابلوی شام آخر، بهطور ویژه، لحظات پس از گفتوگوی مسیح با حواریون خود در مورد خیانت یکی از آنها، پیش از طلوع آفتاب، را به تصویر میکشد و تمامی ۱۲ مرید وی واکنشهایی از سر خشم، عصبانیت و حیرت نسبت به این خبر از خود نشان میدهند.
پیشنهاد میکنیم از صفحه ی خرید هدایای سازمانی مارسین دیدن فرمایید.
مشکلات نقاشی تابلوی شام آخر داوینچی
داوینچی تا پیش از این بر روی نقاشیهایی به این ابعاد کار نکرده بود و هیچ تجربهای در ارتباط با نقاشیهای دیواری در ابعاد استاندارد نداشت.
این نقاشی با استفاده از رنگهای تجربی و بهطور مستقیم بر روی یک دیوار خشکِ گچی کشیده شد و برخلاف نقاشیهای دیواری مرسوم که در آنها رنگ با گچ خیس ترکیب میشود، خوب پیش نرفت.
داوینچی حتی مجبور شد تا پیش از پایان کار، مشکلات مربوط به پوستهپوسته شدن رنگ بر روی دیوار را ترمیم کند. شام آخر در طول سالهای بعد فرو ریخت، تخریب شد و مورد مرمت قرار گرفت.
چیزی که امروزه ما از تابلوی شام آخر به چشم میبینیم، شاید بخش بسیار کوچکی از اصالت آن را در خود داشته باشد.
بیشتر توجهات اخیر به این نقاشی، حول جزئیات پنهان در درون آن قرار گرفته است، به همین خاطر اکثر بینندگانی که به دنبال کشف این جزئیات پنهان هستند، از زوایای خارقالعادهی بهتصویرکشیدهشده در این نقاشی غافل میشوند.
در این نقاشی، دیوارهایی با زوایای تیز به دیوارهای انتهایی اتاق ختم میشوند و پنجرهها، تپهها و آسمان در دوردستها را نشان میدهند. حالتِ روز بهتصویرکشیدهشده از طریق پنجرهها، به احساس آرامش حاکم در فضای اطراف شخصیت مسیح میافزاید.
طرح کلی نقاشی شام آخر
داوینچی طرح سهبعدی شام آخر را بهگونهای متوازن ساخته که نقطهی تلاقی آن، درست در پشت شقیقهی راست مسیح، قرار دارد و به مکان فیزیکی از مرکز سر مسیح اشاره میکند.
داوینچی با کمک یک نخ در جهات محوری از این نقطه، انتهای میز، خطوط کف و لبههای قائم از شش ستون سقفی را به تصویر میکشد. او از لبههای چپ و راست از خط افق، خطوط اریب را تا گوشههای سقف ادامه میدهد و نقاطی برای خطوط افقی در سقف ترسیم میکند.
داوینچی به خاطر علاقهی شدید خود به تقارن شهرت دارد. نقاشی شام آخر داوینچی کاملاً به شکل افقی ترسیم شده است. میز بزرگی در جلوی نقاشی به چشم میخورد و همهی شخصیتها در پشت آن قرار دارند. این اثر کاملاً متقارن است و تعداد شخصیتها در دو طرف مسیح باهم برابری میکند.
نمای کلی در این تصویر نشان میدهد که چگونه پرسپکتیو در نقاشی شام آخر با کمک مجموعهای از نشانهگذاریها در نقاط کلیدی به سرانجام رسیده و همین امر جنبههای معماری از ترکیب و قرارگیری شخصیتها را برجستهتر میکند.
20 حقیقت شگفت انگیز در مورد نقاشی شام آخر
1. تابلوی شام آخر یک تجربه شکست خورده است
برخلاف نقاشیهای دیواری سنتی که استادان دوره رنسانس آنها را بر روی دیوارهایی با گچ خیس میکشیدند، داوینچی نقاشی خود را بر روی دیواری گچی اما خشک در کلیسای سانتا ماریا دله گراتزی در میلان ترسیم کرد.
بااینحال، این تجربه ناموفق بود، زیرا رنگ بهخوبی به دیوار نمیچسبید و تنها چند دهه پس از اتمام کار، شروع به پوستهپوسته شدن کرد.
2. نمک ریخته شده در این اثر ، نمادین است
گمانهزنیها در مورد نمادگرایی در این اثر بسیار فراوان است. برای مثال، بسیاری از پژوهشگران بر سر معنی نمکدان واژگون شده در نزدیکی آرنج یهودا بحثوجدل کردهاند. نمک ریختهشده میتواند نمادی از بدشانسی، فقدان، مذهب یا مسیح بهعنوان نمک و برکت زمین باشد.
3. مارماهی یا شاه ماهی؟
پژوهشگران همچنین در مورد غذای انتخابی داوینچی نیز اظهارنظر کردهاند. آنها بر سر اینکه غذای روی میز مارماهی است یا شاهماهی، باهم اختلافنظر دارند؛ زیرا هرکدام از این غذاها معانی سمبلیک مختص به خود را دارند.
در زبان ایتالیایی، آرینگا (aringa) به معنای مارماهی است. واژهی مشابه آرّینگا (arringa) نیز به معنای آموختن تعالیم مذهبی است. در لهجهی شمال ایتالیا، به شاهماهی، رِنگا (renga) گفته میشود که توصیفکنندهی فردی است که با مذهب منافات دارد.
این موضوع با پیشگویی مسیح در انجیل که حواری وی، پیتر، با او مخالفت داشت، همخوانی دارد.
4. داوینچی از یک چکش و میخ برای دستیابی به پرسپکتیو تک نقطه ای استفاده می کند
چیزی که این شاهکار نقاشی را فوقالعاده حیرتانگیز میکند، نمایی است که نقاشی نسبت به آن کشیده شده است. گویی نقاشی بیننده را برای تجربهی دقیقتر، به داخل خود دعوت میکند.
داوینچی برای دستیابی به این احساس، میخی را بر روی دیوار میکوبد، سپس نخی را به آن میبندد تا بتواند با کمک آن زوایای اثر را خلق کند.
5. تابلوی شام آخر یک هشدار مهلک را در خود دارد
سابرینا اسفورتزا گالیتزیا (Sabrina Sforza Galitzia) در سال ۲۰۱۰ چیزی که در قالب نشانههای ریاضی و نجومی در اثر داوینچی مشاهده کرده بود را بهعنوان پیامی از سوی این هنرمند در مورد پایان جهان تفسیر کرد.
بر اساس تفسیر او، داوینچی قصد دارد که بگوید پایان جهان در سال ۴۰۰۶ میلادی رخ میدهد.
6. نقاشی دیواری موجود، کار دست داوینچی نیست
در اواخر قرن بیستم، تیمی به سرپرستی پانین برامبیلا بارچیلون (Panin Brambilla Barcilon) با کمک تصاویر میکروسکوپی، نسخههای کپی، رفلکتوسکوپی مادونقرمز و ردیابهای صوتی، اقدام به برداشتن لایههای رنگ از روی دیوار و ترمیم اثر اصلی با دقت هرچهتمامتر کردند.
منتقدان اظهار میدارند که تنها چیزی که از این نقاشی تا به امروز دستخوش تغییر نشده، کار لئوناردو داوینچی است.
7. سه نسخه کپی از نقاشی اصلی موجود است
سه تن از شاگردان داوینچی، ازجمله جامپیترینو، نسخههایی کپی از نقاشی وی را در اوایل قرن شانزدهم خلق کردند. جامپیترینو یک نسخهی کاملاً کپی از این نقاشی کشید که در حال حاضر در آکادمی سلطنتی هنرها در لندن نگهداری میشود.
این نقاشی رنگروغن بر روی بوم، منبع اصلی بازسازیهای اخیر شام آخر بوده است.
نسخهی کپی دوم توسط آندرئا سولاری کشیده شده و در موزهی لئوناردو داوینچی در بلژیک نگهداری میشود. نسخهی سوم از این اثر نیز به دست چزاره دا سِستو کشیده شده و در کلیسای سنت آمبروجیو در سوئیس قرار دارد.
8. شام آخر یک اثر موسیقایی نیز است
به گفتهی جیووانی ماریا پالا، موسیقیدان ایتالیایی، داوینچی نُتهای موسیقی را در نقاشی شام آخر ترکیب کرده است. پالا در سال ۲۰۰۷ یک ملودی ۴۰ ثانیهای از نُتهایی ساخت که به گفتهی وی در گوشه و کنار نقاشی پنهان شده بودند.
9. این نقاشی قربانی بی توجهی و سوء استفاده شده است
ساکنان صومعه در سال ۱۶۵۲ بخشی از دیوار را برای ساخت یک درب جدید تخریب کردند و باعث از بین رفتن بخش قابلتوجهی از نقاشی در قسمت پاهای مسیح شدند.
سربازان ناپلئون بناپارت نیز این مکان را به اسطبل تبدیل کردند و با گلولههای خود آسیب بیشتری به نقاشی زدند. نازیها نیز در طول جنگ جهانی دوم این صومعه را بمباران کردند و دیوارهای اطراف را فرو ریختند.
10. شام آخر بارها مورد مرمت قرار گرفته است
شاهکار داوینچی بارها مورد تلاشهای مرمتگران قرار گرفته است. برخی از این مرمتها در سالهای ۱۷۲۶، ۱۷۷۰، ۱۸۵۳، ۱۹۰۳، ۱۹۲۴، ۱۹۲۸ و ۱۹۷۸ انجام شدهاند.
11. چرا لئوناردو دا وینچی «شام آخر» را نقاشی کرد؟
در آن زمان لئوناردو برای Ludovico Sforza، دوک شهر میلان، کار میکرد.
او به مدت ۱۸ سال (از ۱۴۸۲ تا ۱۴۹۹) صاحبکار لئوناردو بود و در طی این مدت از وی خواسته بود تا یک طرح مذهبی خاص از حضرت عیسی مسیح و حواریون در شام آخر ترسیم کند. لئوناردو تصمیم میگیرد تا این خواسته را به بهترین نحو به ثمر برساند و نتیجه این طرح زیبای مورال میشود که بر دیوار تالار غذاخوری صومعه سانتا ماریا دله گراتسیه در شهر میلان نقش بسته است.
12. نقاشی شام آخر چه اندازه است؟
این نقاشی به معنی واقعی بزرگ است؛ ۴۶۰*۸۸۰ سانتیمتر (۱۵*۲۹ فیت). بر خلاف اندازه نسخههای نمونه برداری شده از آن که به اندازه یک مبلاند، نقاشی تمامی یک دیوار بزرگ را پوشش میدهد.
13. این نقاشی کجا قرار دارد؟
همانطور که اشاره کردین نقاشی روی دیوار صومعهای در میلان قرار گرفته است.
نقاشی شام آخر، که محبوبترین فرسکوی مذهبی است بیشتر از هر نقاشی دیگر بازسازی شده و در همه جا، از آینهها تا ماوسپدها و بالشها قرار دیده میشود.
14. لئوناردو برای نقاشی شام آخر، چقدر زمان صرف کرده؟
او کارش را در سال ۱۹۴۵ آغاز کرد و در سال ۱۹۴۸ به پایان رساند. البته این زمان برای لئوناردویی که به ناتمام رها کردن کارهایش شهرت داشت، زمان زیادی به شمار نمیرود.
15. چرا این نقاشی حایز اهمیت است؟
یک دلیل اهمیت نقاشی شام آخر این است که همه حواریون به صورت انسان کشیده شدهاند که احساساتشان قابل شناسایی است.
نسخه انجیلی از داستان شام آخر پیش از این نیز کشیده شده بود؛ اما لئوناردو داوینچی اولین کسی است که آنها را به شکل انسانهایی که رفتارهای انسانی دارند ترسیم کرده است.
دومین دلیل که مهمتر است، پرسپکتیو تکنیکی فوقالعاده این نقاشی است. تک تک المانهای این نقاشی توجه بیننده را به سمت مرکز ترکیببندی که سر مسیح است، هدایت میکنند.
بیشک این بهترین مثال از پرسپکتیو نقطهایست که تا کنون خلق شده.
16. شام آخر چه چیزی را به تصویر میکشد؟
نقاشی شام آخر، بازسازی بصری آیین عشای ربانی در میان مسیحیان است که در آخرین غروب پیش از آنکه مورد خیانت یکی از حواریون، یهودا، قرار بگیرد برگزار شد.
در این مراسم مسیح آنها را گرد هم آورد تا با یکدیگر غذا بخورند و از آنجایی که میدانست چه اتفاقی رخ خواهد داد پاهایشان را شست (سمبلی که نشان میدهد همگی در برابر خداوند یکسانند).
پس آنکه با یکدیگر به خوردن و آشامیدن پرداختند، مسیح به آنها درباره آداب خوردن و آشامیدن در آینده توضیحاتی داد تا بدینترتیب او را به خاطر بسپار
17. کسانی که در نقاشی دیده میشوند، کیستند؟
اگر از سمت چپ به راست نگاه کنیم:
بارتولومئو، جیمز کوچک و اندرو یک گروه سهتایی را تشکیل میدهد. اندرو دستش را به حالت «ایست» نگهداشته است.
یهودا، پیتر و جان سه نفر گروه سهتایی دومند. یهودا صورتش در سایهای قرار گرفته و کیفی را محکم در دست گرفته. پیتر به وضوح عصبانی است و جان با چهره نسبتا زنانهاش سست و ضعیف به نظر میرسد.
عیسی با چهرهای آرام در میان طوفان ایستاده.
توماس، جیمز برزگ و فیلیپ سه نفر بعدی هستند. توماس به وضوح هیجان زده است. دو نفر بعدی به دنبال شفافسازی میگردند.
ماتیو، تادئوس و سیمون آخرین گروه را شکل میدهند.
18. چرا نقاشی در حال از هم پاشیدن است؟
لئوناردو مثل همیشه خلاقانه عمل کرده است. به جای استفاده از پلاستر خیس که برای نقاشیهای فرسکو بکار برده میشده، از پلاستر خشک استفاده کرده است.
چیزی که ظاهرا در نظر نگرفته این نکته بوده است که پلاستر خشک دوام چندانی ندارد و به همین دلیل بعد از مدتی رنگها ریزش میکنند. در نتیجه همیشه عدهای به تعمیر و بازسازی آن اشتغال دارند.
19. چرا مسیح در این نقاشی، پا ندارد؟
البته لئوناردو برای مسیح پاهایی در نظر گرفته و نقاشی کرده بوده است.
حدود سال ۱۶۵۰ عدهای تصمیم میگیرند در وسط تصویر دری احداث کنند! این در دقیقا در همان محلی قرار میگیرد که پاهای مسیح قرار داشته و درنتیجه از نقاشی حذف میشوند.
20. من داستانی درباره نقاشی «شام آخر» شنیدهام! آیا حقیقت دارد؟
کدام داستان را میگویید؟ همان که لئوناردو ابتدا تصویر عیسی را نقاشی میکند و پس از ماهها و سالها جستجو برای یافتن یک مدل ایدهآل و ترسیم چهره ۱۱ نفر دیگر، دوباره همان نفر اول مدل میشود تا تصویر را تکمیل کند؟
خیر این داستان واقعیت ندارد و افسانهای بیش نیست.
در فروشگاه صنایع دستی مارسین علاوه بر خرید صنایع دستی ،تابلو های نقاشی در سبک های مختلف به فروش می رسد و همچنین شما می توانید طرح مورد نظر خود را به نقاشان حرفه ای مارسین سفارش دهید.