مجله مارسین, مجله هنر

هنر ساسانیان

هنر ساسانیان

هنر ساسانیان گونه از هنر ایرانی است که در زمان حکومت ساسانیان رواج یافت. نمونه‌ای از هنرهای ساسانیان را می‌توان در شهرهای کازرون و فیروزآباد مشاهده کرد. هنر در زمان ساسانی به شدت توسعه یافت و یکی از بزرگترین آثار هنری در ایران در این دوران به جا مانده‌است.هنر ساسانی برگرفته از هنر هخامنشی،اشکانی،اسلوب پارتی و پونانی است که به صورت بومی در آمده است.

هنر ساسانی یا هنر در زمان ساسانی  امپراتوری ساسانی که از قرن سوم تا هفتم پس از میلاد حکومت می‌کرد، پیش از پایان فتح ایران توسط مسلمانان در حدود سال 651 تولید شد. در سال 224 پس از میلاد، آخرین پادشاه اشکانی توسط اردشیر اول شکست خورد. سلسله ساسانیان چهارصد سال دوام آورد و بر ایران امروزی، عراق و سرزمین های زیادی در شرق و شمال ایران امروزی حکومت کرد. گاه شام، بخش اعظم آناتولی و بخش‌هایی از مصر و عربستان تحت کنترل آن بود. دوران جدیدی را در ایران و بین النهرین آغاز کرد که از بسیاری جهات بر اساس سنت های هخامنشی از جمله هنر آن دوره بنا شد. با این وجود، تأثیرات دیگری نیز بر هنر آن دوره وجود داشت که از چین و مدیترانه می‌آمد.

هنر بازمانده از ساسانیان در معماری، نقش برجسته‌ها و فلزکاری‌های آن به خوبی دیده می‌شود و برخی از نقاشی‌های باقی‌مانده از آنچه که ظاهراً تولید گسترده‌ای بوده، وجود دارد. نقش برجسته‌های سنگی احتمالاً بسیار بیشتر از نقش‌های داخلی در گچ بوده‌اند که تنها قطعاتی از آنها باقی مانده است. مجسمه های آزاد کمتر از هنر اشکانی هستند، اما مجسمه عظیم شاپور اول (ح. 240–272 پس از میلاد) یک استثنای بزرگ است که از یک استالاگمیت رشد یافته در غار تراشیده شده است؛ اشاره های ادبی به مجسمه های عظیم دیگری نیز وجود دارد. از پادشاهان، اکنون گم شده است.نقش برجسته‌های صخره‌ای مهم ساسانی وجود دارد و سنت اشکانی در تزیینات گچ بری قالب‌گیری شده در ساختمان‌ها همچنان ادامه دارد، همچنین شامل صحنه‌های فیگوراتیو بزرگ است.

در دوران ساسانی هنر اهمیت ویژه داشت و مان های مختلف را به گونه های متفاوت تزئین می کردند.کاخ ها و بناهای مختلف با انواع موزائیک کاری،گچبری،نقاشی روی دیوار و نقش های برجسته تزئین می شدند.هنرمندان ساسانی با دیوارهای سنکی را با گچ بر های مختلف می پوشاندندو زینت می داند.صنایع دستی که امروز بجای مانده بخشی از میراث هنر ساسانی است.

آثار

از جمله دستاوردهای قابل توجه از هنر ساسانی در درجه اول در استان فارس قابل مشاهده است٬استان فارس مهد امپراتوری ساسانی است و بسیاری از آثار و هنرهای این دوره در این استان قرار دارد٬از جمله آثار باستانی شهرستان فیروزآباد که کاخ اردشیر بابکان را در خود جای داده‌است. از دیگران آثار هنری بسیار مهم دوره ساسانیان می‌توان به نقش برجسته‌های نقش رستم اشاره کرده که در ان نبرد ادسا و شکست رم از ایران و همچنین اهورامزدا را نمایش می‌دهد.

گچبری ساسانی ، ٱم الزعتر ، نشان نوشته شده به خط پهلوی ، در وسط دو بال ، واژه افزون آورده شده که نمادی از فَرْرَهْ است که در جمع معنی نشان، آرزوی فرر افزون می‌باشد. نشان دانشگاه تهران از این گچبری تأثیر گرفته‌است .

مجسمه های آزاد در این دوره در مقایسه با اشکانیان نادر است. مجسمه عظیم شاپور اول (ح. 240–272 پس از میلاد) تنها استثنای برجسته برای زنده ماندن است.

نقش برجسته صخره‌ای حجاری شده بزرگ که معمولاً در کنار جاده و در نزدیکی منبع آب قرار می‌گیرد، وسیله‌ای رایج در هنر ایرانی است که بیشتر برای تجلیل از پادشاه و اعلام کنترل ایرانیان بر قلمرو استفاده می‌شود.[4] با نقش برجسته‌های لولوبی و صخره‌ای ایلامی مانند کول فراه و اشکفت سلمان در جنوب غربی ایران آغاز می‌شود و در زمان آشوری‌ها ادامه می‌یابد. نقش برجسته و کتیبه بیستون که در حدود 500 سال قبل از میلاد برای داریوش بزرگ ساخته شده است، در مقیاسی بسیار بزرگتر است و قدرت امپراتوری هخامنشی را منعکس و اعلام می کند.[5] فرمانروایان ایرانی معمولاً به قدرت و دستاوردهای خود می بالیدند، تا زمانی که فتح مسلمانان تصاویر را از چنین بناهایی حذف کرد. خیلی بعد یک تجدید حیات کوچک در دوره قاجار رخ داد.[6]

بیستون دارای کتیبه بزرگ و مهمی است که مانند سنگ روزتای مصری متن خود را به سه زبان مختلف تکرار می کند و در درک امروزی این زبان ها مهم بوده است. سایر نقش برجسته های ایرانی عموماً فاقد کتیبه هستند و پادشاهان درگیر اغلب فقط به طور آزمایشی قابل شناسایی هستند. این مشکل در مورد ساسانیان با رسم آنها در نشان دادن سبک متفاوت تاج برای هر پادشاه کمک می کند که می توان آن را از روی سکه های آنها تشخیص داد.

نقش رستم گورستان سلسله هخامنشی (500 تا 330 قبل از میلاد) با چهار مقبره بزرگ بر روی صخره است. این نماها عمدتاً تزئینات معماری دارند، اما نماها شامل پانل‌های بزرگ بر روی درگاه‌ها است که هر کدام از نظر محتوا بسیار شبیه به هم هستند، با پیکره‌های پادشاه که توسط یک خدا ساخته شده است، بالای منطقه‌ای با ردیف‌هایی از پیکره‌های کوچک‌تر که دارای ادای احترام هستند، با سربازان و مقامات. سه دسته از ارقام به شدت در اندازه متفاوت هستند. ورودی هر مقبره در مرکز هر صلیب است که به یک اتاقک کوچک باز می شود، جایی که پادشاه در یک تابوت دراز کشیده بود. گمان می رود تیر افقی هر یک از نماهای آرامگاه، ماکت ورودی کاخ تخت جمشید باشد.

در زیر مقبره‌های هخامنشی، نزدیک به سطح زمین، نقش برجسته‌های صخره‌ای با پیکره‌های بزرگ پادشاهان ساسانی وجود دارد که برخی با خدایان ملاقات می‌کنند و برخی دیگر در حال نبرد. معروف‌ترین آنها شاپور اول را سوار بر اسب نشان می‌دهد که امپراتور روم والرین به تسلیم در برابر او تعظیم می‌کند و فیلیپ عرب (امپراتور قبلی که به شاپور خراج می‌داد) اسب شاپور را در دست دارد، در حالی که امپراتور مرده گوردیان سوم که در جنگ کشته شده بود، در زیر آن قرار دارد. آن (شناسایی های دیگری پیشنهاد شده است). این یادبود نبرد ادسا در سال 260 پس از میلاد است، زمانی که والرین تنها امپراتور روم شد که به عنوان اسیر جنگی اسیر شد، تحقیر ماندگاری برای رومیان. قرار دادن این نقش برجسته ها به وضوح نشان دهنده قصد ساسانیان برای پیوند دادن خود با شکوه های امپراتوری هخامنشی اولیه است.[8] سه مقبره سلطنتی دیگر هخامنشی با نقش برجسته‌های مشابه در تخت جمشید وجود دارد که یکی ناتمام است.[9]

هفت نقش برجسته ساسانی، که تاریخ تقریبی آنها بین 225 تا 310 بعد از میلاد است، موضوعاتی از جمله صحنه های سرمایه گذاری و نبردها را نشان می دهد. قدیمی ترین نقش برجسته در این مکان، عیلامی است که مربوط به حدود 1000 سال قبل از میلاد است. حدود یک کیلومتر دورتر نقش رجب است که چهار نقش برجسته صخره‌ای ساسانی، سه شاه بزرگ و یک کاهن اعظم دارد. یکی دیگر از محوطه‌های مهم ساسانی، طاق بستان است که دارای نقش برجسته‌های متعددی از جمله دو نقش برجسته سلطنتی و نقش معروف یک کاتافراکت یا سواره‌نظام سنگین ایرانی است که تقریباً دو برابر اندازه طبیعی است که احتمالاً نمایانگر خسرو پرویز پادشاه سوار بر اسب مورد علاقه‌اش شبدیز است. این جفت همچنان در ادبیات فارسی بعدی مورد تجلیل قرار گرفت. فیروزآباد، فارس و بیشاپور دارای گروه‌هایی از نقش برجسته‌های ساسانی هستند که اولی شامل قدیمی‌ترین آنها می‌شود، صحنه‌ی نبرد بزرگی که اکنون به شدت فرسوده شده است. در برم دلک، پادشاهی گلی را به ملکه خود تقدیم می کند.

نقش برجسته‌های ساسانی در ۸۰ سال اول سلسله متمرکز شده‌اند، اگرچه یکی از مجموعه‌های مهم آن مربوط به قرن ششم است و در مکان‌های نسبتاً کمی، عمدتاً در قلب ساسانیان. متأخران به ویژه پیشنهاد می‌کنند که از یک سنت گمشده از نقش برجسته‌های مشابه در کاخ‌های گچ‌کاری شده استفاده کنند. نقش برجسته های صخره ای احتمالاً با گچ پوشانده شده و نقاشی شده اند.

بشقاب نقره، قرن ششم

هنر بازمانده ساسانی صحنه‌های درباری و جوانمردی را با شکوه و سبکی قابل توجه به تصویر می‌کشد که نشان‌دهنده زندگی مجلل و نمایش دربار ساسانی است که توسط سفیران بیزانس ثبت شده است. تصاویر حاکمان بر بسیاری از آثار باقی مانده غالب است، اگرچه هیچ کدام به بزرگی مجسمه عظیم شاپور اول نیستند. صحنه های شکار و نبرد از محبوبیت خاصی برخوردار بود و دختران و سرگرمی گران با لباس های سبک می رقصیدند. اگرچه هنر اشکانی نمای جلویی را ترجیح می‌داد، اما بازنمایی‌های روایی هنر ساسانی اغلب دارای چهره‌هایی است که در نمایه یا نمای سه‌چهارمی نشان داده شده‌اند. نماهای جلویی کمتر اتفاق می افتد.

بشقاب نقره -هنر ساسانی

شکارچی سلطنتی،آثار هنری ساسانی

سواری با دست راست خود ریسمان محکم کمان را عقب می کشد و با دست چپ تیری را به سمت دو قوچ کوهی در حال فرار نشانه می گیرد. تعقیب و گریز سریع است. قوچ‌ها با اسب سواری که درست پشت دمشان تاختند، به جلو می‌دویدند. سوارکار مطمئن قبلاً به دو قوچ کوهی که زیر سم اسب دراز کشیده بودند شلیک کرده است. این سوارکار نسبتاً خارق العاده به نظر می رسد. او لباس ورزشی عملی نمی‌پوشد، بلکه لایه‌هایی از لباس‌ها و روبان‌های بال‌خورده می‌پوشد، و تاجی بزرگ نیمه بالایی موهای مجعد او را به شکل یک موی هلالی می‌کشد. هاله ای که دور سرش می چرخد او را به مقامی شبه الهی می رساند. این بشقاب نقره طلاکاری شده پرتره ای آرمانی از شاهان شاه ساسانی یا شاه شاهان را در شکار سلطنتی نشان می دهد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *